ابعاد فقر و فلاکت در جامعه بی سابقه است. گرانی مواد اصلی، خواربار، برق، ایاب و ذهاب و بنزین بیداد می کند. در چند ماه اخیر قیمت تمام اقلام چندین برابر شده است. مردم هنوز در شوک افزایش چند برابری اجناس، بویژه هزینه برق قرار دارند. به این گرانی سرسام آور، بیکاری وسیع میلیونی بدون بیمه بیکاری، حقوق های زیر خط فقر و عدم پرداخت چند ماهه دستمزدها را اضافه کنید تا تصویر فقر و فلاکت توده ای در ایران کامل شود .
دنیای سرمایه داری در بحران عمیق ادواری خود دست و پا می زند. گرسنگی و فقر در گوشه و کنار جهان چهره کریه نظام سرمایه داری را بیش از پیش به نمایش می گذارد. در کشورهای "توسعه یافته" بیکاری و فقر بیداد می کند. بیلیون ها دلار از بودجه های اجتماعی و رفاه عمومی زده شده است. دولت های سرمایه داری با وقاحت و خشونت زائدالوصفی به جان سفره های بی رمق مردم افتاده اند. بیمه درمان و بهداشت، آموزش و پرورش، کمک به معلولین و خانواده های تک سرپرست همه زیر چاقوی جراحی دولت های سرمایه داری رفته است.
بحران سرمایه داری بین المللی دامان ایران را نیز گرفته است. اما باید بیاد داشت که ایران پیش از آن هم در بحران اقتصادی غوطه ور بود که اکنون در اثر وقوع بحران جهانی ابعادی بسیار عمیق تر یافته است. بعلاوه، تحریم اقتصادی نیز بر ابعاد آن افزوده است. بحران سیاسی نظام ابعاد بحران اقتصادی را حتی وسیع تر کرده است. فساد و دزدی هر جوجه پاسدار و آخوند و صدور این مبالغ به بانک های خارجی از دوبی و اندونزی تا سوئیس و آلمان یک آشفتگی کامل را بر کشور حاکم کرده است.
رژیم آدمکش اسلامی با وقاحت کامل بار این بحران عنان گسیخته اقتصادی را بر سر مردم خالی کرده است. با این کار دو هدف را دنبال می کند. اول، مثل هر رژیم سرمایه داری دیگر عمل می کند و هزینه بحران را از جیب خالی کارگران و مردم زحمتکش بیرون می کشد؛ استثمار بیشتر، فقر افزون تر، گرسنگی و تبعیض صد چندان را بر این انسان ها تحمیل می کند تا بحران را از سر بگذراند. دوم، در شرایطی که مردم بشکل میلیونی اعتراض خود را به این رژیم نشان داده اند و تمام مقدسات ایدئولوژیک و ارزشی این نظام را به سخره گرفتند و به آتش کشیدند، با تحمیل شوک گرانی و فقر می کوشد کارگران و مردم را از نظر سیاسی و اعتراضی خلع سلاح کند. آنچنان گرسنگی به آنها تحمیل کند که رمق اعتراض در آنها باقی نماند. آنچنان آنها را دنبال یک لقمه نان برای خود و کودکانشان بدواند که فرصت یک لحظه فکر و اندیشه و جمع آوری نیرو برای اعتراض را نیز نداشته باشند .
این بخشی از مردرندی اسلامی – آخوندی این رژیم است. "هدفمند کردن یارانه ها" یک کلاه بزرگ است که قرار است سر مردم زحمتکش بگذارند و باین ترتیب لقمه نان خالی را نیز از سفره آنها دریغ کنند. البته اکنون یک بهانه خوب نیز بدست شان افتاده است: گرانی و فقر را به پای تحریم های بین المللی بنویسند. اما مساله اینجاست که طبقه کارگر و مردم هشیار تر و از این رژیم منزجر تر از آن هستند که هیچیک از این بهانه ها را بپذیرند .
این بحران در یک دنیای آرام و بی طوفان رخ نداده است. خیزش عظیم مردم و اعتراضات میلیونی علیه رژیم، علیرغم شکنجه های وحشیانه، تجاوز و اعدام، سخن از یک بحران سیاسی عمیق می گوید. مردم از کمین های خود بیرون آمدند تا انزجار خود را از این رژیم اعلام کنند. سرکوب خشن یک سال اخیر نتوانسته است مبارزات و اعتراضات مردم را از نفس بیاندازد. اعتراضات کارگری و تلاش برای تشکل کاملا مشهود است. هنوز رژیم باید با حبس کردن نفس در سینه به استقبال روزهایی که سنتا تجمع مردم را در بر دارد، برود. هراس رژیم از مردم بیشتر از هراس مردم از رژیم است.
اختلافات میان جناح حاکم رژیم بیانگر تشدید و تعمیق این بحران سیاسی است. پیش از این جناح هار حاکم در مقابل جناح اصلاح طلبان حکومتی، موسوی، کروبی، خاتمی و شرکاء متحد ظاهر می شد. اکنون اختلاف و تفرقه در جناح حاکم تعمیق شده است و به جان هم افتاده اند و پاچه یکدیگر را در انظار عموم گاز می گیرند. در چنین شرایط آشفتگی و نزاع درونی، می خواهند گرسنگی و فقر بی سابقه را به مردم تحمیل کنند. نخواهند توانست !
با دریافت آخرین قبوض برق، سر و صدای اعتراض مردم و امتناع از پرداخت قبوض بلند شد. عده ای صریحا گفته اند که این قبوض را پرداخت نخواهند کرد. مسخره است، یک خانواده روستایی که پیش از این قبض پنج هزار تومانی دریافت می کرد، اکنون یک قبض به مبلغ پانصد هزار تومان گرفته است. باید این نجوای "پرداخت نمی کنیم" را به یک صدای رسا و متحد تبدیل کرد. مردم باید از پرداخت قبوض برق خودداری کنند. این یک پاسخ محکم به زورگویی ها، بخور بخور و سرکوب این رژیم کثیف است. اگر اکثریت مردم از پرداخت قبض برق امنتاع کنند، رژیم هیچ غلطی نمی تواند بکند .
برای محکم کردن صف اعتراضی مردم در مقابل رژیم، کارکنان صنایع برق باید از قطع برق مردمی که قبض شان را پرداخت نکرده اند، خودداری کنند. باین شکل صف طبقاتی کارگران نیرو در کنار مردم کارگر و زحمتکش در مقابل نظام قرار می گیرد. رژیم اسلامی بهیچوجه قادر به مقاومت در مقابل این صف متحد و متشکل طبقاتی نخواهد بود. این کار کاملا عملی است. هم طبقه ای های ما در آفریقای جنوبی دقیقا چنین تاکتیکی را در مقابل دولت بکار می بندند. زمانی که سازمان برق تصمیم به قطع برق خانواده ی زحمتکشی که از پرداخت قبض برق ناتوان بوده است، می گیرد، کارکنان برق از انجام دستور خودداری می کنند و بعضا برق خانه هایی را که قطع شده است به ابتکار خود وصل می کنند. چنین اتحاد طبقاتی برای عقب نشاندن رژیم سرمایه داران و کلاشان اسلامی ضروری است و تنها پاسخ واقعی و عملی است .
تنها راه مقابله با این فقر و فلاکت گسترده، نجات میلیون ها کودک خیابانی و کار، و برخورداری از یک زندگی انسانی و مرفه، اتحاد طبقاتی و مقابله متشکل و متحد با رژیم اسلامی است. باید این رژیم را به زیر کشید. باید در مقابل این نظام متحد و متشکل شد. رژیم اسلامی صفوف متفرق ما را می تواند از هم بپاشد و سرکوب کند، اما در مقابل صفوف متحد و متشکل ما قادر به مقاومت نخواهد بود.
تشکیل شوراهای کارگری در محل کار تنها سلاح ما علیه تشدید استثمار، کاهش دستمزد و دفاع از حقوق حقه مان است. شوراهای کارگری باید به یک رکن اصلی مبارزه علیه فقر بدل شوند. باید شوراهای محلات و شوراهای سرخ ها را توسط جوانان انقلابی و چپ تشکیل داد و کوشید تا مردم را وسیعا در این شوراها متشکل کرد. این شوراها باید علیه گرانی و فقر مبارزه کنند. باید پرچم مبارزه با فقر و فلاکت را برافراشته کنند.
باید این فقر و فلاکت را به پلاتفرمی مهم برای سرنگونی رژیم اسلامی بدل کرد. باید بکوشیم که این دور جدید افزایش سرسام آور قیمت ها به گور دائمی رژیم اسلامی بدل شود. اکثریت مردم در آنچنان فقری دست و پا می زنند که ادامه زندگی عملا بنظرشان غیرممکن می رسد. اما با سلاح اتحاد و تشکل می توانیم مردم را علیه رژیم اسلامی به میدان کشیم. باید این رژیم سرکوب و استثمار اسلامی را همراه با کل نظام سرمایه داری به زیر کشیم و بر ویرانه های آن یک جمهوری سوسیالیستی پایه گذاری کنیم. نظامی که با الغای کار مزدی و مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و مبادله و حاکمیت مالکیت جمعی بر آنها، فقر و فلاکت، استثمار و اختلاف طبقاتی را زائل خواهد کرد. تنها نظامی که قادر است آزادی، برابری و رفاه عمومی و واقعی را برای تمام شهروندان جامعه تامین کند . *